جمعه، آذر ۲۸، ۱۳۸۲

جایی که حیوانات حق بیشتری دارند __

چی می‌شد اگه ...، چی می‌شد اگه برای رفتن به کشورهای دیگه نیازی به گرفتن ویزا نبود... درست مثل پونصد سال پیش. هرکی هرجا می‌خواست می‌رفت. اونوقت خیلی اتفاقها می‌افتاد، همه جنوب به امید یک زندگی بهتر پا می‌شد، می‌رفت شمال. مثلا همه ایران پا می‌شد می‌رفت آمریکا. اونوقت شمالی ها از ترس اینکه جنوبی ها نیان و در خوشیشون شریک نشن، مجبور بودن دست از سر این جنوبیهای بیچاره وردارن و اگر نه اینقدر جنوبی به شمال می‌رفت که دیگه فرقی بین شمال جنوب نمی‌موند. شاید جنوب بهتر هم می‌شد. اونوقت شمالیهای پولدار و تحصیل کرده از شمال فرار می‌کردند می‌رفتند جنوب. خلاصه اینقدر آدمها بین شمال و جنوب بالا و پایین می‌رفتند که بدبختی و خوشبختی در همه دنیا به یک اندازه می‌شد. اونوقت دیگه فرقی بین شمال و جنوب نمی‌موند و قطب نما نمی‌دونست رو به کدوم طرف وایسته‪!

چهارشنبه، آذر ۱۲، ۱۳۸۲

انکار هر نوع وابستگی

اینجانب پینوکیو، هیچگونه وابستگی و علاقه ای به هیچ موجود زنده ای غیر از خودم، پدر ژپتو، فرشته مهربون، جینا و ملخ نداشته و ندارم. لذا سعی نکنید اینجانب را در گروه خاصی قرار دهید.