جمعه، بهمن ۱۹، ۱۳۸۶

زنگ تبرج

مردان با حیای ایرانی هنگامی که چشمانشان به سیمای پریچهره‌ای می‌افتد، متبرج می شوند. آنها که از این تبرج خود بس شرمگین گشته اند، از شدت شرم و خجالت سر خود پایین می‌گیرند. این درست لحظه‌ای است که نگاهشان به چکمه‌های آن پریچهره می‌افتد.
در طول سالیان سال، و بعد از تکرار این حادثه به دفعات، این مردان با عفت، شرطی می‌شوند. به طوریکه با دیدن کفش، چکمه و یا حتی جوراب، خود به خود متبرج گردیده ولو اینکه چکمه به پای عجوزه‌ای پیر و یا در ویترین مغازه ای باشد.

نکته: آزمایش معروفی هست که در آن آزمایش زنگی را به صدا در می‌آوردند و سپس به سگی غذا می‌دادند. بعد از تکرار فراوان این عمل، سگ نسبت به صدای زنگ شرطی ‌شد. به طوریکه تنها با شنیدن صدای زنگ حتی بدون وجود غذال هم اسید معده‌اش زیاد می‌شد.

۱۹ نظر:

ناشناس گفت...

گويا اين ويروس وظيفه شناسي خوانندگان محترم اين جا به من هم سرايت كرده:
غرض اين كه، اين استفاده ي اشتباه حضرت پينوكيو تان از "تبرج"، بد جوري رو نِرو ه: خانم محترم يا چكمه ي مربوطه تبرج (=خودنمايي؛ برج شدگي) مي كند، آقاي محترم تحريك (يا محَرَّك) مي شود. (تازه تحريك شدن با محَرِّك به شرطي شدن هم مي ياد!)

Pinocchio گفت...

I had the second meaning in mind ...

ناشناس گفت...

ممنون از نمای عزیز! بالاخره یکی گفت این کلمه ی تبرج که این روزا اینقدر مد شده یعنی چی! حالا جداً یعنی برج شدگی؟ کسی که این کلمه رو اختراع کرده عجب ذهن خلاقی داشته!

ناشناس گفت...

جناب پینوکیو، من هم برای تقریب ذهنیات جناب عالی به عینیات (مخصوصن از نوع زبانی) عرض کردم. البته قبول دارم که زبون آدم ها قراردادی ه و به خودی خود اهمیت ای نداره، اما شما که به خاطر روح پدر ژپتوی فقید هم شده باید برنامه ی بلند مدت برای آدم شدن داشته باشی، بالاخره باید به این قراردادها تن بدی!

زهرا، ذهن خلاقِ قرآن (یا عرب ها؟) بوده؛ احزاب، 32، به زن های نبی می گه: ...ولا تبرجن تبرج الجاهلیة الاولی...؛ که یعنی مثل قدیما طوری بیرون نیاید که در انظار مردا مثل برج باشید.

ناشناس گفت...

ما كه تا حالا برعكسشو فكر ميكرديم، شايد يجوري شبيه اين قصه باشه كه يكي از دوستان تعريف ميكرد كه:

روزي يه محققي كه رو رفتار حيوانات كار ميكرده دوستشو مياره آزمايشگاهش بهش ميگه: نگاه كن من اين ميمون رو شرطي كردم اگه اين دكمه رو بزنه يه موز بهش جايزه ميدم و اگه اون يكي رو بزنه نه – در همين حال اون ميمون هم به ميمون ديگه ميگه: نگاه كن من اين پرفسورو شرطي كردم، تا اين دكمه رو ميزنم بهم يه موز ميده!!!!!!!!!

اما من هم يه مثال دارم، تا بحال متوجه اين رفتار شدي كه تا به يه خانم نگاه كني سريع رو سريشو درست ميكنه!!! من كه چند بار امتحان كردم درست بود، تو هم امتحان كن خواهي ديد!!!

ناشناس گفت...

نه تنها روسریشان را درست می‌کنند بلکه گاهی وقتها لبهایشان تکان می‌خورد و می‌گویند: کثافت

ناشناس گفت...

تو خط آخر منظورت از "غذال" همون "غذا" هستش دیگه؟!
ما هم به نوع خودمون از خوندن این متن و کامنتهای دوستان بسی متبرج گشتیم و گفتیم که گیری بدهیم :)
شاد زی

ناشناس گفت...

والنتاین مبارک!
D:

ناشناس گفت...

برای نما: همچنان به نظر من کسی که برای اولین بار "تبرج" رو برای "چکمه" استفاده کرد، خلاق بوده!
برای پسری یک طبقه بالاتر: جمله تون رو تصحیح می کنم: اگر جور "خاصی" به خانم ها نگاه کنید روسری شون رو درست می کنند!
برای بیرونی: تو دیگه خیلی بدجور نگاه می کنی که نه تنها روسری شون رو درست می کنند فحشت هم می دن!
پی نوشت: ترجمه ی فیت، می شه برازش.
نتیجه گیری اخلاقی: دقت کردین آقایون یه وقاحت خاصی توی رفتارشون دارند؟! هر غلطی که می کنن با افتخار(!) و به صورت علنی جار می زنن که من این کار رو می کنم. آقایون ِ وقیح! برای همه تون متاسفم و دلم به حالتون می سوزه که اینقدر بدبختین!

Pinocchio گفت...

پسری یک طبقه بالاتر،
بد نگاه می‌کنی دیگه. علامت نگاه خوب اینهکه وقتی که نگاهشون می‌کنی روسریشون بی‌اختیار سر بخوره و یک کم عقب‌تر بره.

ناشناس گفت...

نه جانم، اين رفتار نه به خاطر نگاه مرداست نه اينكه جماعت نسوان زياد .... ، گمانم به خاطر اينه كه هميشه فكر ميكنن يه عيبي تو ظاهرشون يا اينكه هميشه بايد مرتب باشن. در ضمن اين رفتار مخصوص ايراني هاست ، جماعت خارجكي يا اونايي كه مدت مديدي اونرا بودن از اين جور تريكا ندارن.

ديديد بعضي از پسرا رو هم كه تا يكي رو ميبينن دست ميكنن تو موهاشون و باهاش ور ميرن؟؟ اين هم از همون جنسه.

ناشناس گفت...

البته لازمه بگم كه اين مربوط ميشه به يك حس ترس و احتمالا احساس تفاوت بين زن و مرده .

يك بار يكي از همين خانما (بعد كلي واسطه چيني) امده بود كه با هم كار علمي بكنيم، اينقدر از اين كارا كرد كه من برا اينكه راحت باشه آخر سر مجبور شدم فقط به سقف اتاق نگاه كنم ، بعد هم يه بهانه اوردم از شر اين بحث علمي با اعمال شاقه راحت شدم،

اين رو هم بگم كه، تو اين محيطي كه من هستم، كسايي هم هستن كه روحيه مستقلي دارن و آدم فكر ميكنه طرف هيچ فرقي بين خودش و تو احساس نمي كنه – اونايي كه انور آب رو تجربه كردن اين حرف منو تائيد ميكنن

منجوق گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
ناشناس گفت...

زهرا:
P:

ناشناس گفت...

برای پینوکیو:
علامت خوب نگاه کردن اونی که گفتی نیست! اگر روسری جلو بره یا عقب بره در هر دو حالت یعنی تو داری بد نگاه می کنی. حالت اول یعنی داری به یه دختر خوب، بد نگاه می کنی و حالت دوم یعنی داری به یه دختر بد، بد نگاه می کنی. علامت خوب نگاه کردن اینه که روسری نه جلو بره نه عقب.
برای پسری یک طبقه بالاتر:
شما که اینقدر اون ور آب راحت تری خوب تشریف ببر همون ور، که هم خودت راحت بشی هم ما! (خوب یادمه که قبلاً هم یه بار دقیقاً همین رو جمله رو بهت گفته بودم!) من یکی از همون دخترهایی هستم که وقتی کسی مثل شما بهم نگاه می کنه روسریم رو می کشم جلو، نه به این خاطر که فکر می کنم عیبی در ظاهر دارم و باید مرتب باشم. اتفاقاً دقیقاً به این دلیل این کار رو می کنم که فکر می کنم عیبی در ظاهر ندارم و زیادی مرتبم!
در چنین مواقعی روسریم رو می کشم تا روی چشمام و لبه های کنارش رو چند بار لول می کنم که حسابی نامرتب به نظر بیام و طرف احساس کنه دیگه نمی ارزه به من نگاه کنه!! تازه با این کار باعث خوشحالی فرنوش هم می شم چون کلی به قیافه ام می خنده!!
گذشته از این، به عنوان مثال خود ِ من به طور متوسط هر 10 دقیقه یک بار روسریم رو مرتب می کنم. شما اگه خیلی به نگاه خودت مطمئنی دلیلی نداره این کار خانم ها رو به خودت بگیری!!

ناشناس گفت...

اين استكي هم خيلي وقيحه، خبر مرگش دكتره، با اون چشماي هيزش زل ميزنه به ما و بعد هر چي رو كه مي بينه تو مجلات چاپ ميكنه يا سمينار ميده، كثافت.

Pinocchio گفت...

من دیده بودم که میمونهای دکتر استکی خیلی باهوش هستند اما دیگه فکر نمی کردم که خوندن و نوشتن هم بلد باشند!

ناشناس گفت...

يه بار رفتيم آزمايشگاه دكتر استكي بهمون گفتند خانم ها نزديك قفس ها نرن چون كه ممكنه ميمون ها نيشگونشون بگيرن. خودشون مزاحم نواميس مردمند بعد اين حرف ها را در بلاگ ها پشت سر بيچاره دكتر استكي مي زنن كه رد گم كنن. ميمون هاي كثافت!

ناشناس گفت...

پينوكيو: كجا شو ديدي، تابه حال چند مثل تو رو دكتر كرديم، و يه مقاله نيچر هم داشتيم

ناشناس :جواب تو رو هم نمي دهم چون زهرا جون جوابتون را بالا داده