در سالهای ۱۸۱۹ تا ۱۸۳۱ در آمریکای جنوبی کشوری وجود داشت به نام کلمبیای بزرگ. این کشور به کشورهای برزیل، کلمبیا، کاستاریکا، اکوادور، گینه، هندوراس، نیکاراگوا، پاناما، پرو و ونزوئلا تجزیه میشود. اگر برزیل را کنار بگذاریم، الباقی یکی بد بخت تر از دیگری است.
تقریباً در همان زمان، ۱۷۸۹، کشور دیگری به وجود آمد به نام ایالات متحده آمریکا. این کشور، اما، بزرگتر و قویتر شد تا اینی شود که امروز ما میبینیم.
هر دوی این کشورها از یک نقطه و با یک شرایط شروع کردند. هر دو مستعمره بودند، هر دو مسیحی بودند و هر دو به یک اندازه ثروتمند بودند.
چرا یکی نابود و شد و یکی قدرتمند؟
شاید یک علتش تفاوت سیمون بولیوار و جرج واشینگتن باشد. بولیوار خود را رئیس جمهور مادام العمر کرد، اما واشینگتن بعد از دو دوره ریاست جمهوری کنار کشید، در حالیکه منع قانونی برای بار سوم نداشت.
۲ نظر:
درسته كه هر دو مسيحي بودند اما مذهب و فرهنگشون خيلي فرق مي كند. افرادي كه مانند پن كه ايالت پنسيلوانيا به نام اوست با عقايد صلح طلبانه شان يا پوريتن هاي سخت كوش از انگلستان به آمريكا كوچيده بودند در پيشرفت آمريكا نقش عمده داشتند.
پن محيطي را در فيلادلفيا ساخت كه بعدها بنجامين فرانكلين و دوستان روشنفكرش در آن رشد كردند.
پروتستانيزم وقت تلف كردن را نوعي گناه مي دونه و
كار براي زندگي را عبادت،
اما كاتوليسم چنين نيست.
ذهنيت صنعتگر- محور شمالي هم نقش زيادي در پيشرفتشون داشته. اگر جنوبي ها در جنگ شمال و جنوب مي بردند، احتمالا حالا آمريكا اين قدر قدرتمند نبود.
1. پروردگار را 1000 مرتبه شکر می گوییم که بالاتر از سیاهی رنگی نیست و ما سیاه شده ایم!!سیاه!!
2.بی ربط : امسال ماه رمضون بدون ربنای استاد چه می کنید؟!؟!راضی شدید به اذان موذن زاده و نان تازه؟!؟!(ر.ک. پست سال قبلتون)
ارسال یک نظر