2 نکته: 1. یونگ انسان کامل رو انسانی می دونه که 4 نیروی عقل-احساس و حس-شهود در او به طور مساوی تقسیم شده باشن اگه هم بخوای از این قانون تبعیت نکنی به صورت ناخودآگاه و بی موقع نیروی به عقب زده شده ظاهر میشه مثلا اگه همیشه از عقل استفاده کنی و احساس رو ندیده بگیری احساس بالاخره یه جایی بوم!!!!!!!
2. گاهی آدمها واقعا بی عقلی می کنن از نظر دینی بهش می گن غالب شدن شهوت اعم از شهوت قدرت یا خشم یا .... در روانکاوی این نوع مشکلات ناشی از عقده ها و تثبیت ها و سرکوب های قبلی هست و از نظر اجتماعی ناشی از فشار اجتماع در آخر از نظر بیولوژی ناشی از ترشح بی موقع یا بی اندازه هورمونها که همه اینها رو می توان در سه عامل اراده، محیط و بیولوژی تقسیم بندی کرد که به شدت هم بر هم اثر می گذارند و به طور جدا عمل نمی کنن.
با حرف یاس موافقم. البته از نظر نظری چون تا حالا عملیش رو ندیدم. اما فکر کنم که همین بشه. یه جوکی بود که می گفت عقل تنها چیزیه که بین همۀ آدم های روی کرۀ زمین به صورت مساوی تقسیم شده. چون هیچ کس نمیگه که من عقل ندارم. البته مثل اینکه این حرف اصلا جک نبود. این چی بود که گفتم؟ می گن قافیه که تنگ آید، شاعر به جفنگ آید. من الآن به جفنگ اومدم. کلا عقل چیز مهمیه. نباشه بده.
1.خودش که عقل نداره و نمی فهمه!بقیه رو حرص می ده لعنتی!! 2.بین فکر کردن و دردکشیدن و فکر نکردن و شاد بودن کدوم برای انسان بهتره؟!؟! (می خواستم بگم عاقل بودن!!بعد به این نتیجه رسیدم که از کجا کعلوم که من عاقل باشم؟:دی!!)
اعصاب خط خطی: کی جماعت ایرانی می خوان یاد بگیرن به عقاید هم کاری نداشته باشن؟!کی؟!؟!خدایا!!ما را بکش از دست مردم ایران رها کن!!
(به علی رضا) اسلام ودین از 2 دیدگاه بررسی می شوند: 1:تجربی 2:ریاضی-فلسفی آدم هایی که با دیدگاه تجربی نگاه می کنند مثل شما به بن بست می خورند. اسلام منطقی ترین دین ومسلمان واقعی عاقل ترین آدم است.
علیرضا جان، به نظرم کمی داری تند می ری. افرادی بوده اند مانند ابوریحان بیرونی یا پروفسور عبدالسلام یا خیلی های دیگه که هم مسلمان های معتقدی بودند که مناسک را به دقت انجام می دادند و هم این که هیچ عقل سلیمی نمی تونه عقلانیت شان را رد کند!
به علی رضا: دینی که حرف 1400 سال پیشش به درد الانتم بخوره فکر نمی کنم دین کاملی نباشه؟!؟ البته آدم هایی که طرز تفکر شما رو دارند می گن قرآن کهنه است. دلیل می یارم که کهنه نیست.! بله! دین های دیگه قبل از اینکه تحریف بشن دین های خوبی بودن. مثلا اون دوست مسیحی شما نماز می خوند روزه می گرفت؟ که ادعای کامل ترین دین رو می کرد؟ چون مسیحس ها هم نماز دارند هم روزه
سلام جمیعا: علیرضا جونم اتفاقا در راستای عقل گرایی مذکور اینکه هر کی هرف قشنگ بزنه یا منه ادم خوشم بیاد ملاک صحیح برای تشخیص دین یا مکتب نیست مثلا در مورد بهاییت که صذ البته مکتب انحرافی است مرد مومن ما جهت تشخیص راه راست از کج ملاک داریم و شاخصه ی ان قران و مکتب اهل البیت هست که به فرض مسلمان بودن در صحیح بودن این دو منبع شکی وجود ندارد و می توان و باید چشم بشته از ان اطاعت کرد!!!!! اهان بله چشم بسته چرا ساده است چون من به ان افراد و به خالق انها یقین دارم دیگر اندک احساس خطری نباد باشد و این عقل گرایی را نفع نمی کند اگر بعضی موارد برای ما قابل درک نسیت دلیل بر عدم معقولیت اون هم نیست . ما ادما می گیم ابهام داره در صورتی که ابهام نشان دهنده ی عدم اطلاع ما از اون مبحث و با دونستن از بین میره ادما اگر به قران به جای قرائت اندکی تا مل کنند به خاص بودنش پی می برند
راستی اقای علیرضا داستان گالیله رو که می دونید اون در مورد کروی بودن زمین نظر داد مردم زمانه اون را دیوانه خواندن چرا؟ حالا اگه الان یکی بیاد بگه زمین کروی نیست حتما دیونه است چرا ساده است چون الان به یقین رسیدیم که زمین حتما کرویه
در مورد ایت الله مصباح کتاب ا صول عقاید جالبی دارندو می شود گفت عالی است 3 جلدی شاید دیده باشی جلد اول در مورد خدا شناسی و دین شناسی است من از این کتاب خوشم میاد چون نثرش ساده است توصیه میکنم بخونیدش اگه خوندین یه باره دیگه با تامل بخونید:):*&
بله دین مسحیت و یهودیت الان صد البته تحریف شده اما شما که قران خونی مگر ندیدی که پیامبر ما دین گذشتکان رو تصدیق کردند و گفتند دین اسلام دین کامل هست و نکته مهم اینه که دین از ادم تا خاتم یکی هست اما بر اساس مقتضیات زمان کامل شده و برای همین هست که بعد از اسلام دین دیگری نخواهد امد چرا؟ ساده است چون در تمام موارد به انسان گفته و از همه مهمتر اینکه این بشر دیگر بشر اولی نیشت قدرت عقل و استدراک اش بیشتر شده است
ما تحت تاثير ميل به نتيجهگيري از تجربههاي تلخمان به راه ارتكاب اشتباهات مرگبار كشانده ميشديم كه به جاي آنكه ما را به آن آزادي و عدالتي كه كه آرزومندش بوديم رهنمون شوند درست در جهت معكوس به حركت درميآوردند ... خردمندي فقط زماني به دست ميآيد كه بتوانيم از تجربههايمان فاصله بگيريم و با فاصله به داوري آن بپردازيم ... هيچ انديشهاي در دنيا آنقدر خوب و خير نيست كه بتواند تلاشي تعصبآميز براي به كرسي نشاندن آن انديشه را توجيه كند تنها اميد نجات در جهان اين دوران تساهل و تسامح است.
دوستاني كه هي مي گن فلان دين تحريف شده بهمان دين منحرفه! يه لحظه به اين فكر كنند كه تو يه خانواده ي يهودي يا مسيحي يا بهايي به دنيا اومده بودند باز هم همين حرف ها رو مي زدند؟!!!!!
از زمان یونانیها اعتقاد بر این بود که زمین کروی است. این موضوع را از روی ماهگرفتگی، حرکت کشتیها در دریا و گذشتن آنها از افق و اینکه بعضی از ستاره در مصر دیدهمیشوند، اما در یونان دیده نمیشوند، فهمیدند. در زمان گالیله اعتقاد بر این بود که زمین کروی است، و خورشید به دور آن میچرد. گالیله بر پایه مشاهدات خودش و دیگران به این نتیجه رسید که خورشید در مرکز قرار دارد و زمین و باقی سیارات به دور آن میچرخند. کلیسا با این نظر مخالف بود، نه به این خاطر که عجیب و غیر قابل باور بود. به این خاطر بر خلاف نس صریح انجیل بود که در چند جا گفته زمین ثابت و استوار و خداوند به آن اجازه حرکت نمیدهد. یا ذکر شده که خورشید حرکت میکند.
به علیرضا: زمانی که بگیم قرآن برای زمان خودش دستور داده و1400 سال گذشته ودیگه بدرد نمیخوره این دید -دید تجربی!چرا؟ چون تجربه -تجربه ی قبلی رو رد میکنه. دید تجربی ثابت نیست. 1400 سال پیش گفتن گوشت خوک حرام است الان فهمیدن انتامیب هیستولتیك، انگلی است که با هیچی از بین نمیره. همه فکر می کنند به زیست ربط داره و تجربیه-اما به زیست ربط داره اما این قضیه دید ریاضی داره چون ثابت است. مثل این که بگیم 2*2=4 این تا ابد ثابته. چون دید ریاضیه
در مورد این حرفت:ولي مشكل اينه كه مدعي اداره ي جامعه مي شه بستر جامعه هم يه بستر تجربيه! قبول دارم ولی بشریت واسه چیزهایی تجربه میکنه که نمیدونه و ناقصه! این حرفا تو کتابی به اسم قرآن هست وظیفه ی من وتو است که بریم دنبالش! خرافات-سنت-و... اگه بذاری کنار بهترین دین رو داریم. شما هر وقت راضی شدی مثل بقیه اقلیت ها زندگی کنی و همه چی اونها رو قبول کردی بعد بیا سنگ اونا رو به سینت بزن.
مثلا مسیحی ها مجسمه ی مریم مقدس همه جا با حجابه-راهبه ها هم با حجابن-پس چرا بقیه مردم حجاب ندارند؟ ببینم اون یهود یا بهایی روزه گرفته که شما حرفشون رو نقل میکنید؟
علیرضای عزیز، ممنون از حکایتی که نقل کردی. یک بار دیگر نوشته های خودت را در بالا بخوان. لازم نیست چیزی را برای کسی ثابت کنی. یک بار دیگر نوشته های خودت را بدون آن که احساساتت بر تو حاکم شود و یا بخواهی نتیجه ای از پیش تعیین شده بگیری نوشته هایت را بخوان و نتیجه ای را که یک نفر بیطرف می تواند از آن بگیرد بگیر و به خاطر بسپار.
ممنون از منجوق! براي اين كه حرفم عقيم نمونه , و منظورم كاملا روشن بشه آخرين حرف رو هم از زبان يه نويسنده ي يهودي بزنم كه در بالا فقط جمله ي اولش رو اوردم ولي حالا كاملش مي كنم. جاي كلمات هيتلر(فاشيسم) و لنين(كمونيسم) مي شه خيلي چيزاي ديگه گذاشت! يك دوران كودكي غير معمولي: هيچ انديشهاي در دنيا آنقدر خوب و خير نيست كه بتواند تلاشي تعصبآميز براي به كرسي نشاندن آن انديشه را توجيه كند تنها اميد نجات در جهان اين دوران تساهل و تسامح است. از سوي ديگر آن جماعت كثير بي چاره اي كه فريادشان به جايي نمي رسيد و يا به اردوگاه هايي هدايت مي شدند كه دور تا دورشان سيم خاردار بود با برج هاي مراقبت مجهز به مسلسل يا مستقيما به سوي اتاق هاي گاز روانه مي شدند يا مستقيما در برابر جوخه هاي اعدام قرار مي گرفتند هشداري است براي ما كه حتي تساهل و تسامح هم حد و حدودي دارد. اين واقعيت جاي بحث و فحص ندارد كه هيتلر و هم پالگي هايش درست مثل لنين و دارودسته ي انقلابي اش هيچ اين نيات ويرانگرشان را پنهان نمي داشتند كه مي خواهند گروه هاي بزرگي از مردم را محدود كنند و هيچ پنهان نمي داشتند كه عزم تعصب آلودي دارند براي رسيدن به اهدافشان و هيچ در قيد و يند هزينه ي آن هم نيستند. اگر بي اعتنايي بي عملي و ضعف غير قابل توجيه طرف هاي مقابل آن ها نبود حتما مي شد آن ها را مهار كرد.تساهل و تسماح هرگز نبايد به معناي تساهل و تسامح در برابر عدم تساهل و تسامح باشد تحمل آن هايي كه آماده شده اندآزادي را محدود بكنند يا حتي حق زندگي كسان ديگر را بگيرند حتي اگر توجيهش شريف ترين اهداف باشد روا و جايز نيست. والسلام
عليرضاي عزيز، همان گونه گفتيد هر ايدئولوژي براي خود هم نقاط مثبتي دارد و هم نقاط منفي. ايدئولوژي هاي بهتر آن دسته از ايدئولوژي ها هستند كه تناقض منطقي كمتري در آنها نهفته است با فطرت آدمي سازگارترندو... از دين هايي مانند اسلام و يا مسيحيت مي توان تعابير گوناگوني كرد و ايدئولوژي هاي گوناگوني استخراج نمود. مي توان يك تعبير طالباني از اسلام نمود مي توان هم مانند آيت الله طالقاني تعبير لطيف و انساني نمود. تمام كساني كه اصول يك دين را قبول دارند پيروان آن دين محسوب مي شوند. من عالم دين نيستم كه بدانم كدام تعبير صحيح تر است. علماي دين باسوادتر از آنان كه تندروي را ترويج مي كنند در همين ايران خودمان بوده اند كه ميانه روي را ترويج مي كردند و خدمات انساني چشمگيري داشته اند و با بزرگ منشي و اخلاق خود،احترام هر انسان -اعم بر ديندار يا لائيك- بر مي انگيختند.
رشد اسلام خشونت طلب خطرناك است. امااگر مبارزه با رشد تعبير خشونت طلبانه و عاري از تسامح و تساهل، از راه درست نباشد نتيجه معكوس مي دهد.
بدترين كار اين است كه بگوييم اسلام واقعي، اسلام آنان است كه تساهل را جايز نمي دانند. مهم نيست كه هدف و منظور ما از اين گفته چيست. در هر صورت اين گفته ميانه روي را كمتر مي كند و از هر دو طرف به رشد تندروي مي انجامد
من اينجا از عقايد شخصي خودم صحبتي نكردم. نگفتم چه انتخابي كرده ام. من فقط درباره ديد هاي مختلف نسبت به ايدئولوژي سخن گفتم. در مورد اهميت داشتن ايدئولوژي در زندگي و معيارهاي انتخاب يك ايدئولوژي براي زندگي مفصلا در وبلاگم در چند پست بحث كرده بودم: http://monjoogh.blogspot.com/2009/01/blog-post_12.html
اينو چند روز پيش در وبلاگم نوشتم: "مسئله شادي و خوشبختي مسايلي نيستند كه ما بخواهيم از كنارشون بگذريم. بايد تكليف خودمون را باهاشون روشن كنيم. ببينيد! ما يك بار بيشتر زندگي نمي كنيم. خيلي حيفه كه به خاطر يك طرز فكر يا ايدئولوژي غلط بخواهيم اين زندگي را بر خودمون و اطرافيانمون زهر مار كنيم"
۴۳ نظر:
آدمی که عاقل نیست دو حالت داره:
یا عاشقه !
یا نه عاشقه نه عاقل!
حالت دوم دردناکه!
2 نکته:
1. یونگ انسان کامل رو انسانی می دونه که 4 نیروی عقل-احساس و حس-شهود در او به طور مساوی تقسیم شده باشن اگه هم بخوای از این قانون تبعیت نکنی به صورت ناخودآگاه و بی موقع نیروی به عقب زده شده ظاهر میشه مثلا اگه همیشه از عقل استفاده کنی و احساس رو ندیده بگیری احساس بالاخره یه جایی بوم!!!!!!!
2. گاهی آدمها واقعا بی عقلی می کنن از نظر دینی بهش می گن غالب شدن شهوت اعم از شهوت قدرت یا خشم یا .... در روانکاوی این نوع مشکلات ناشی از عقده ها و تثبیت ها و سرکوب های قبلی هست و از نظر اجتماعی ناشی از فشار اجتماع در آخر از نظر بیولوژی ناشی از ترشح بی موقع یا بی اندازه هورمونها
که همه اینها رو می توان در سه عامل اراده، محیط و بیولوژی تقسیم بندی کرد که به شدت هم بر هم اثر می گذارند و به طور جدا عمل نمی کنن.
این بود انشاء من.
من ضرب المثلی شنیدم بر خلاف این صحبت که می گه جاهلیت هم قدرتی است !
با حرف یاس موافقم. البته از نظر نظری چون تا حالا عملیش رو ندیدم. اما فکر کنم که همین بشه.
یه جوکی بود که می گفت عقل تنها چیزیه که بین همۀ آدم های روی کرۀ زمین به صورت مساوی تقسیم شده. چون هیچ کس نمیگه که من عقل ندارم. البته مثل اینکه این حرف اصلا جک نبود. این چی بود که گفتم؟ می گن قافیه که تنگ آید، شاعر به جفنگ آید. من الآن به جفنگ اومدم.
کلا عقل چیز مهمیه. نباشه بده.
1.خودش که عقل نداره و نمی فهمه!بقیه رو حرص می ده لعنتی!!
2.بین فکر کردن و دردکشیدن و فکر نکردن و شاد بودن کدوم برای انسان بهتره؟!؟! (می خواستم بگم عاقل بودن!!بعد به این نتیجه رسیدم که از کجا کعلوم که من عاقل باشم؟:دی!!)
اعصاب خط خطی: کی جماعت ایرانی می خوان یاد بگیرن به عقاید هم کاری نداشته باشن؟!کی؟!؟!خدایا!!ما را بکش از دست مردم ایران رها کن!!
یعنی چی یا عاقل یا مسلمان؟؟؟با احترم به علی رضا)
کلا با اسلام مشکل داری یا با شیعه بودن؟یا نه؟ حرفت به کل اشتباه.البته با عرض پوزش!
(به علی رضا)
اسلام ودین از 2 دیدگاه بررسی می شوند: 1:تجربی
2:ریاضی-فلسفی
آدم هایی که با دیدگاه تجربی نگاه می کنند مثل شما به بن بست می خورند.
اسلام منطقی ترین دین ومسلمان واقعی عاقل ترین آدم است.
علیرضا جان،
به نظرم کمی داری تند می ری.
افرادی بوده اند مانند ابوریحان بیرونی یا پروفسور عبدالسلام یا خیلی های دیگه که هم مسلمان های معتقدی بودند که مناسک را به دقت انجام می دادند و هم این که هیچ عقل سلیمی نمی تونه عقلانیت شان را رد کند!
به علیرضا: لطفا به دینمون(البته منظورم دین ما نه شما) تجربی نگاه نکنید!!!!
به علی رضا:
دینی که حرف 1400 سال پیشش به درد الانتم بخوره فکر نمی کنم دین کاملی نباشه؟!؟
البته آدم هایی که طرز تفکر شما رو دارند می گن قرآن کهنه است. دلیل می یارم که کهنه نیست.!
بله! دین های دیگه قبل از اینکه تحریف بشن دین های خوبی بودن. مثلا اون دوست مسیحی شما نماز می خوند روزه می گرفت؟ که ادعای کامل ترین دین رو می کرد؟ چون مسیحس ها هم نماز دارند هم روزه
سلام جمیعا:
علیرضا جونم اتفاقا در راستای عقل گرایی مذکور اینکه هر کی هرف قشنگ بزنه یا منه ادم خوشم بیاد ملاک صحیح برای تشخیص دین یا مکتب نیست مثلا در مورد بهاییت که صذ البته مکتب انحرافی است مرد مومن ما جهت تشخیص راه راست از کج ملاک داریم و شاخصه ی ان قران و مکتب اهل البیت هست که به فرض مسلمان بودن در صحیح بودن این دو منبع شکی وجود ندارد و می توان و باید چشم بشته از ان اطاعت کرد!!!!!
اهان بله چشم بسته چرا ساده است چون من به ان افراد و به خالق انها یقین دارم دیگر اندک احساس خطری نباد باشد و این عقل گرایی را نفع نمی کند
اگر بعضی موارد برای ما قابل درک نسیت دلیل بر عدم معقولیت اون هم نیست .
ما ادما می گیم ابهام داره در صورتی که ابهام نشان دهنده ی عدم اطلاع ما از اون مبحث و با دونستن از بین میره
ادما اگر به قران به جای قرائت اندکی تا مل کنند به خاص بودنش پی می برند
راستی اقای علیرضا داستان گالیله رو که می دونید اون در مورد کروی بودن زمین نظر داد مردم زمانه اون را دیوانه خواندن چرا؟ حالا اگه الان یکی بیاد بگه زمین کروی نیست حتما دیونه است چرا ساده است چون الان به یقین رسیدیم که زمین حتما کرویه
در مورد ایت الله مصباح کتاب ا صول عقاید جالبی دارندو می شود گفت عالی است 3 جلدی شاید دیده باشی جلد اول در مورد خدا شناسی و دین شناسی است
من از این کتاب خوشم میاد چون نثرش ساده است
توصیه میکنم بخونیدش اگه خوندین یه باره دیگه با تامل بخونید:):*&
بله دین مسحیت و یهودیت الان صد البته تحریف شده اما شما که قران خونی مگر ندیدی که پیامبر ما دین گذشتکان رو تصدیق کردند و گفتند دین اسلام دین کامل هست
و نکته مهم اینه که دین از ادم تا خاتم یکی هست اما بر اساس مقتضیات زمان کامل شده و برای همین هست که بعد از اسلام دین دیگری نخواهد امد چرا؟
ساده است چون در تمام موارد به انسان گفته و از همه مهمتر اینکه این بشر دیگر بشر اولی نیشت قدرت عقل و استدراک اش بیشتر شده است
ما تحت تاثير ميل به نتيجهگيري از تجربههاي تلخمان به راه ارتكاب اشتباهات مرگبار كشانده ميشديم كه به جاي آنكه ما را به آن آزادي و عدالتي كه كه آرزومندش بوديم رهنمون شوند درست در جهت معكوس به حركت درميآوردند ... خردمندي فقط زماني به دست ميآيد كه بتوانيم از تجربههايمان فاصله بگيريم و با فاصله به داوري آن بپردازيم ... هيچ انديشهاي در دنيا آنقدر خوب و خير نيست كه بتواند تلاشي تعصبآميز براي به كرسي نشاندن آن انديشه را توجيه كند تنها اميد نجات در جهان اين دوران تساهل و تسامح است.
دوستاني كه هي مي گن فلان دين تحريف شده بهمان دين منحرفه! يه لحظه به اين فكر كنند كه تو يه خانواده ي يهودي يا مسيحي يا بهايي به دنيا اومده بودند باز هم همين حرف ها رو مي زدند؟!!!!!
ایزولده،
از زمان یونانیها اعتقاد بر این بود که زمین کروی است. این موضوع را از روی ماهگرفتگی، حرکت کشتیها در دریا و گذشتن آنها از افق و اینکه بعضی از ستاره در مصر دیدهمیشوند، اما در یونان دیده نمیشوند، فهمیدند.
در زمان گالیله اعتقاد بر این بود که زمین کروی است، و خورشید به دور آن میچرد. گالیله بر پایه مشاهدات خودش و دیگران به این نتیجه رسید که خورشید در مرکز قرار دارد و زمین و باقی سیارات به دور آن میچرخند.
کلیسا با این نظر مخالف بود، نه به این خاطر که عجیب و غیر قابل باور بود. به این خاطر بر خلاف نس صریح انجیل بود که در چند جا گفته زمین ثابت و استوار و خداوند به آن اجازه حرکت نمیدهد. یا ذکر شده که خورشید حرکت میکند.
به علیرضا:
زمانی که بگیم قرآن برای زمان خودش دستور داده و1400 سال گذشته ودیگه بدرد نمیخوره این دید -دید تجربی!چرا؟ چون تجربه -تجربه ی قبلی رو رد میکنه. دید تجربی ثابت نیست.
1400 سال پیش گفتن گوشت خوک حرام است الان فهمیدن انتامیب هیستولتیك، انگلی است که با هیچی از بین نمیره. همه فکر می کنند به زیست ربط داره و تجربیه-اما به زیست ربط داره اما این قضیه دید ریاضی داره چون ثابت است. مثل این که بگیم 2*2=4 این تا ابد ثابته. چون دید ریاضیه
در مورد این حرفت:ولي مشكل اينه كه مدعي اداره ي جامعه مي شه بستر جامعه هم يه بستر تجربيه! قبول دارم ولی بشریت واسه چیزهایی تجربه میکنه که نمیدونه و ناقصه! این حرفا تو کتابی به اسم قرآن هست وظیفه ی من وتو است که بریم دنبالش!
خرافات-سنت-و... اگه بذاری کنار بهترین دین رو داریم. شما هر وقت راضی شدی مثل بقیه اقلیت ها زندگی کنی و همه چی اونها رو قبول کردی بعد بیا سنگ اونا رو به سینت بزن.
مثلا مسیحی ها
مجسمه ی مریم مقدس همه جا با حجابه-راهبه ها هم با حجابن-پس چرا بقیه مردم حجاب ندارند؟ ببینم اون یهود یا بهایی روزه گرفته که شما حرفشون رو نقل میکنید؟
علیرضای عزیز،
ممنون از حکایتی که نقل کردی. یک بار دیگر نوشته های خودت را در بالا بخوان.
لازم نیست چیزی را برای کسی ثابت کنی.
یک بار دیگر نوشته های خودت را بدون آن که احساساتت بر تو حاکم شود و یا بخواهی نتیجه ای از پیش تعیین شده بگیری نوشته هایت را بخوان و نتیجه ای را که یک نفر بیطرف می تواند از آن بگیرد بگیر و به خاطر بسپار.
ممنون از منجوق! براي اين كه حرفم عقيم نمونه , و منظورم كاملا روشن بشه آخرين حرف رو هم از زبان يه نويسنده ي يهودي بزنم كه در بالا فقط جمله ي اولش رو اوردم ولي حالا كاملش مي كنم. جاي كلمات هيتلر(فاشيسم) و لنين(كمونيسم) مي شه خيلي چيزاي ديگه گذاشت!
يك دوران كودكي غير معمولي:
هيچ انديشهاي در دنيا آنقدر خوب و خير نيست كه بتواند تلاشي تعصبآميز براي به كرسي نشاندن آن انديشه را توجيه كند تنها اميد نجات در جهان اين دوران تساهل و تسامح است.
از سوي ديگر آن جماعت كثير بي چاره اي كه فريادشان به جايي نمي رسيد و يا به اردوگاه هايي هدايت مي شدند كه دور تا دورشان سيم خاردار بود با برج هاي مراقبت مجهز به مسلسل يا مستقيما به سوي اتاق هاي گاز روانه مي شدند يا مستقيما در برابر جوخه هاي اعدام قرار مي گرفتند هشداري است براي ما كه حتي تساهل و تسامح هم حد و حدودي دارد. اين واقعيت جاي بحث و فحص ندارد كه هيتلر و هم پالگي هايش درست مثل لنين و دارودسته ي انقلابي اش هيچ اين نيات ويرانگرشان را پنهان نمي داشتند كه مي خواهند گروه هاي بزرگي از مردم را محدود كنند و هيچ پنهان نمي داشتند كه عزم تعصب آلودي دارند براي رسيدن به اهدافشان و هيچ در قيد و يند هزينه ي آن هم نيستند. اگر بي اعتنايي بي عملي و ضعف غير قابل توجيه طرف هاي مقابل آن ها نبود حتما مي شد آن ها را مهار كرد.تساهل و تسماح هرگز نبايد به معناي تساهل و تسامح در برابر عدم تساهل و تسامح باشد تحمل آن هايي كه آماده شده اندآزادي را محدود بكنند يا حتي حق زندگي كسان ديگر را بگيرند حتي اگر توجيهش شريف ترين اهداف باشد روا و جايز نيست.
والسلام
پینوکیو جونم:
صد البته که شما بیشتر از این چیزا خبر دارید و بنده صرفا به گزیده ی ان اکتفا کرده ام با این حال از تو ضیح شما تشکر می شود:)*
عليرضاي عزيز،
همان گونه گفتيد هر ايدئولوژي براي خود هم نقاط مثبتي دارد و هم نقاط منفي. ايدئولوژي هاي بهتر آن دسته از ايدئولوژي ها هستند كه تناقض منطقي كمتري در آنها نهفته است با فطرت آدمي سازگارترندو...
از دين هايي مانند اسلام و يا مسيحيت مي توان تعابير گوناگوني كرد و ايدئولوژي هاي گوناگوني استخراج نمود. مي توان يك تعبير طالباني از اسلام نمود مي توان هم مانند آيت الله طالقاني تعبير لطيف و انساني نمود. تمام كساني كه اصول يك دين را قبول دارند پيروان آن دين محسوب مي شوند.
من عالم دين نيستم كه بدانم كدام تعبير صحيح تر است. علماي دين باسوادتر از آنان كه تندروي را ترويج مي كنند در همين ايران خودمان بوده اند كه ميانه روي را ترويج مي كردند و خدمات انساني چشمگيري داشته اند و با بزرگ منشي و اخلاق خود،احترام هر انسان -اعم بر ديندار يا لائيك- بر مي انگيختند.
رشد اسلام خشونت طلب خطرناك است.
امااگر مبارزه با رشد تعبير خشونت طلبانه و عاري از تسامح و تساهل، از راه درست نباشد نتيجه معكوس مي دهد.
بدترين كار اين است كه بگوييم اسلام واقعي، اسلام آنان است كه تساهل را جايز نمي دانند. مهم نيست كه هدف و منظور ما از اين گفته چيست.
در هر صورت اين گفته ميانه روي را كمتر مي كند و از هر دو طرف به رشد تندروي مي انجامد
من اينجا از عقايد شخصي خودم صحبتي نكردم. نگفتم چه انتخابي كرده ام. من فقط درباره ديد هاي مختلف نسبت به ايدئولوژي سخن گفتم.
در مورد اهميت داشتن ايدئولوژي در زندگي و معيارهاي انتخاب يك ايدئولوژي براي زندگي مفصلا در وبلاگم در چند پست بحث كرده بودم:
http://monjoogh.blogspot.com/2009/01/blog-post_12.html
http://monjoogh.blogspot.com/2009/01/blog-post_17.html
اين يكي هم نامربوط نيست:
http://monjoogh.blogspot.com/2009/01/blog-post_11.html
اينو چند روز پيش در وبلاگم نوشتم:
"مسئله شادي و خوشبختي مسايلي نيستند كه ما بخواهيم از كنارشون بگذريم. بايد تكليف خودمون را باهاشون روشن كنيم. ببينيد! ما يك بار بيشتر زندگي نمي كنيم. خيلي حيفه كه به خاطر يك طرز فكر يا ايدئولوژي غلط بخواهيم اين زندگي را بر خودمون و اطرافيانمون زهر مار كنيم"
http://www.youtube.com/watch?v=v3cTO2hMXA8
ارسال یک نظر