پنجشنبه، مهر ۲۷، ۱۳۹۱

I want to break bad

رفتیم خرید، احساس فقر می‌کردم. حالا خوبه که یک سقف بالا سرم هست و یک لقمه نونی دارم و گرفتار دوا و درمون اینها هم نیستم. خدا به خیر کنه.

هیچ نظری موجود نیست: