Wavelengths of light are perceived as color, and frequencies of sound are perceived as pitch; however, it is not known what properties of a molecule are perceived as smell. In this study, we are the first to show that the molecular volume of an odorant is an important factor in the fruit fly ( Drosophila ). Odorant molecular volume affects two dimensions of smell: intensity (weak or strong) and quality (sweet, floral, fruity, and similar factors). Molecular volume might explain the #scent differences between methanol and butanol, which are two similar molecules of different sizes. Methanol smells pungent, whereas the scent of butanol is similar to wine with a slight banana-like aroma.
نمایش پستها با برچسب science. نمایش همه پستها
نمایش پستها با برچسب science. نمایش همه پستها
سهشنبه، اردیبهشت ۰۷، ۱۳۹۵
دوشنبه، خرداد ۰۱، ۱۳۹۱
Conspiracy Theory
I made this figure while I was practicing Python.
- There are some Observations (black dots).
- The green line is a possible theory which describes the observations with some errors.
- The red curve is one of many possible Conspiracy Theories that fits perfectly to the data.
- Here is the underlying reality!
You are free to change and republish the figure and the code.
دوشنبه، شهریور ۱۴، ۱۳۹۰
متولد ماه کلام
قدیمیها در آسمان به دنبال شخصیت انسان میگشتند، اینکه در زمان تولد ستارگان در کجای آسمان هستند. در حالیکه ردپای شخصیت انسان را باید در زبان و کلام دید. بر این اساس بود که هشتاد سال پیش آمدند و ۱۸۰۰۰ لغت در زبان انگلیسی که شخصیت انسان را وصف میکنند جدا کردند. بعد با دقت آنها را دسته بندی کردند و به ۴۰۰۰ لغت پایهای تر رسیدند و در نهایت آن را به ۲۰۰ صفت کاهش دادند.
در طی سالهای بعد از افراد خواسته شد تا خودشان و دیگران را بر اساس این صفتها وصف کنند. بعد با استفاده روشهای آماری مولفههای اصلی که میتواند شخصیت انسان را توصیف کند استخراج کردند و به این نتیجه رسیدند که تنها پنج صفت کافی است تا یک انسان را با دقت خوبی وصف کرد. این کارها را برای زبانها و فرهنگهای مختلف تکرار کردند و نتیجه همان بود.
این پنج صفت را وراثت و دوران کودکی تعیین میکند و در طول زندگی تغییر چندانی نمیکنند. این پنج صفت بر خیلی از جنبههای زندگی ما مثل کار و تفریح و مذهب و ازدواج و سیاست و خلاقیت و شوخ طبعی و حتی سلامتی و عمر ما اثر میگزارند.
اگر میخواهید در زندگیتان تصمیم مهمی بگیرید، انتخاب رشته کنید، ازدواج کنید و یا تغییر شغل بدهید، بهتر است شخصیت خود را بهتر بشناسید. ساده سرراست و به دو زبان فارسی و انگلیسی و حداکثر یک ساعت از شما وقت میگیرد.
پنجشنبه، اردیبهشت ۰۵، ۱۳۸۷
لکهٔ ننگ به سلامتی پاک شد
من یک مقاله داشتم با اینکه چهار پنج سالی از عمرش گذشته بود، حتی یک بار هم ارجاع نگرفته بود. کم کم داشتم بهش به چشم یک لکهٔ ننگی نگاه میکردم که توی لیست مقالاتم بود. مقالهای که به درد هیچکس نخورده و تنها کاغذ سیاه کرده. اما دیروز متوجه شدم که به این لکهٔ ننگ در یک اختراع ارجاع داده شده.
یکشنبه، اسفند ۰۵، ۱۳۸۶
مادر سیمی به اضافهء تکههای آدامس جویده شده
بچه میمونها مادر پشمالو رو به مادر سیمی ترجیه میدادند و تنها وقتهایی که گشنگی بهشون فشار میآورد میرفتند سر وقت مادر سیمی. اگه اتفاق ترسناکی میافتاد، سریعا به آغوش مادر پشمالو بر میگشتند.
میمونهایی که در آغوش مادر سیمی رشد کرده بودند، از نظر روانی سالم نبودند. در پیدا کردن جفت مشکل و داشتند و ...
مادری هست پشمالو، اما بیخاصیت. لقمه دهن آدم نمیگذاره که هیچ، شاید لقمه هم از دهن آدم برداره. اما به جاش در سختی و مشقت همراه آدمه. مثلاً وقتی که گازتون قطع بشه اون هم در سرما همراه شما میلرزه. برای همینه که این مادر رو همه دوست دارند. این مادر رو همه خیلی دوسش دارند. این مادر رو همه خیلی خیلی دوسش دارند. اما من گشنمه. من یک لیوان شیر میخوام.
جمعه، بهمن ۱۹، ۱۳۸۶
زنگ تبرج
در طول سالیان سال، و بعد از تکرار این حادثه به دفعات، این مردان با عفت، شرطی میشوند. به طوریکه با دیدن کفش، چکمه و یا حتی جوراب، خود به خود متبرج گردیده ولو اینکه چکمه به پای عجوزهای پیر و یا در ویترین مغازه ای باشد.
نکته: آزمایش معروفی هست که در آن آزمایش زنگی را به صدا در میآوردند و سپس به سگی غذا میدادند. بعد از تکرار فراوان این عمل، سگ نسبت به صدای زنگ شرطی شد. به طوریکه تنها با شنیدن صدای زنگ حتی بدون وجود غذال هم اسید معدهاش زیاد میشد.
پنجشنبه، بهمن ۱۸، ۱۳۸۶
ماهرویان پیشرفته، عفریتههای پسرفته
برای پیشرفت نیاز به دمکراسی است. برای داشتن دمکراسی نیاز به صبر و تحمل و منطق و آرامش و تحمل مخالف است. تنها مردانی با تستسترون پایین دارای این خصوصیات هستند. اما مردانی که تستسترون پایین دارند، میل چندانی به زنان ندارند. بنابراین حداکثر به یک همسر اکتفا میکنند یا حتی ممکن است بدون همسر بمانند. در نتیجه زندگی برای زنان این سرزمینها رقابتی خواهد بود. این رقابت در طول سالیان باعث به وجود آمدن نسلی از زنانی زیباتر میشود. و این زیبارویان نیز تمام تلاش خود را میکنند تا جذابتر به نظر آیند تا نسلشان منغرض نشود.
در یک کشور نه چندان پیشرفته، دمکراسی وجود ندارد. کسی تحمل دیگری ندارد. صبر و تحمل و منطق و آرامش بیمعنی هستند. مردان این سرزمینها خشن هستند و خشونت نشانهء میزان بالای تستسترون در خون است. از طرفی تستسترون میل به زنان افزایش میدهد تا جاییکه اینگونه مردان با دیدن چکمهای متبرج گشته. این میل بالا به زنان منجر به چند همسری میشود و در سرزمینی که چند همسری رایج باشد، یک زن تنها به خاطر زن بودنش میتواند همسری داشته باشد و از آن همسر فرزندان فراوان. بنابراین نیازی ندارد که زیبا و جذاب باشد.
نکتهء یک: کامل با fit فرق دارد. انتخاب طبیعی باعث تکامل نمیشود فقط باعث رسیدن به fitness بالاتری میشود.
نکته دو: انسان موجود دو جنسی است. انتخاب طبیعی در یک موجود دو جنسی خیلی سریع صورت میگیرد. در حقیقت انتخاب طبیعی در فرایند انتخاب همسر انجام میشود.
در یک کشور نه چندان پیشرفته، دمکراسی وجود ندارد. کسی تحمل دیگری ندارد. صبر و تحمل و منطق و آرامش بیمعنی هستند. مردان این سرزمینها خشن هستند و خشونت نشانهء میزان بالای تستسترون در خون است. از طرفی تستسترون میل به زنان افزایش میدهد تا جاییکه اینگونه مردان با دیدن چکمهای متبرج گشته. این میل بالا به زنان منجر به چند همسری میشود و در سرزمینی که چند همسری رایج باشد، یک زن تنها به خاطر زن بودنش میتواند همسری داشته باشد و از آن همسر فرزندان فراوان. بنابراین نیازی ندارد که زیبا و جذاب باشد.
نکتهء یک: کامل با fit فرق دارد. انتخاب طبیعی باعث تکامل نمیشود فقط باعث رسیدن به fitness بالاتری میشود.
نکته دو: انسان موجود دو جنسی است. انتخاب طبیعی در یک موجود دو جنسی خیلی سریع صورت میگیرد. در حقیقت انتخاب طبیعی در فرایند انتخاب همسر انجام میشود.
جمعه، بهمن ۱۲، ۱۳۸۶
"Well into my procreating years I am, so far, voluntarily childless, having squandered my biological resources reading and writing, doing research, helping out friends and students, and jogging in circles, ignoring the solemn imperative to spread my genes. By Darwinian standards I am a horrible mistake, a pathetic loser, not one iota less than if I were a card-carrying member of Queer Nation. But I am happy to be that way, and if my genes don't like it, they can jump in the lake."
Steven Pinker, How the Mind Works
Steven Pinker, How the Mind Works
پنجشنبه، بهمن ۰۴، ۱۳۸۶
فینیوس گیج

وقتی که ایشان با میلهای در ملاج بین زمین و آسمان و درمرز حیات و ممات معلق بودند، حضرت ابلیس لعنت ا..علیه بر ایشان ظاهر گشته تا در ازای ستاندن روح روحانی، زندگی دنیوی را به ایشان مرجوع نمایند. معاهدهای که در خصاوت تنها با معاملهء دکتر فاستوس خصیّ و شیطان رجیم قابل قیاس است.
از آن پس، فینیوس گیج مخسور، که روحی در کالبد مادی خود نداشته، به انسانی شیطانی یا شیطانی انسانی بدل گشته که اهل و عیال، کارگران و کارفرمایان و زنان و کودکان از کلمات ناپسند و اعمال ناشایست ایشان در امان نبودند. لذا ایشان از خانه رانده و از کار اخراج گشته تا در فلاکت از دیار فانی به دیار باقی بشتابد.
* با فینیوس نایجلیوس بِلک یکی از مدیران نظامیهء هاغوارتز اشتباه گرفته نشود.
سهشنبه، آذر ۱۳، ۱۳۸۶
بریدهء جراید علمی
"There are, however, some costs associated with choosing such a partner for long-term relationship. Male height (e.g. Heald et al., 2003) and strength (Roy et al., 2002) are related to higher levels of testosterone (T), and high levels of T are associated with elevated reactive aggression (Benderlioglu et al., 2004). Since masculinity increases perceived dominance and aggressiveness (Perrett et al., 1998) it may negatively affect paternal investment. This is why one should expect that in less fertile phase of menstrual cycle or when choosing a long-term partner women might prefer men with less masculine features (Burnham et al., 2003, Gray et al., 2002 and Perrett et al., 1998)."
شنبه، آذر ۱۰، ۱۳۸۶
طالع بر حسب پنج مولفهءاصلی
به متولدین ماهای مختلف خصوصیات مختلف نسبت داده میشود. حتی بعضیها ادعا میکنند که از روی زمان تولد، میتوانند به خصوصیات اخلاقی یک نفر پی ببرند. برایم همیشه این سوال بوده که چقدر این موضوع با مشاهدات تجربی سازگار است. به نظرم عجیب نیست که خلق و خوی ما تابعی از زمان تولد باشه. بالاخره زمان تولد خیلی چیزها رو تعیین میکنه. دمای هوا، غذا، میزان هورمونهای بدن مادر و خیلی چیزهای دیگه در طول سال و فصل به فصل تغییر میکنند و میتوانند روی ما تاثیر بگذارند. اما تا حالا یک مشاهدهء تجربی ندیده بودم که این موضوع رو تایید یا تکذیب کنه. یعنی اینکه بیاد بیشبینی شخصیت با استفاده از زمان تولد رو با نتیجهء یک تست روانشناسی مقایسه کنه.
تا این که چند وقت پیش یک وبسایت دیدم که تلاش میکرد این دوتا رو به هم ربط بده. برای اینکار از تست پنج مولفهای استفاده کردند که شخصیت آدم رو به پنج مولفهء اصلی تقسیم میکنه. تست رو انجام میدهید و نتیجه رو میگیرید. بعد اگر بخواهید نتیجهء تست رو با یک شخصیت نوعی ماهی که در اون متولد شدید مقایسه میکنه و به شما میگه که چقدر شبیه اون هستید. مال من که مطلقا شباهتی نداشت. ولی خوب با این یکدونه نتیجه نمیشه گرفت.
تا این که چند وقت پیش یک وبسایت دیدم که تلاش میکرد این دوتا رو به هم ربط بده. برای اینکار از تست پنج مولفهای استفاده کردند که شخصیت آدم رو به پنج مولفهء اصلی تقسیم میکنه. تست رو انجام میدهید و نتیجه رو میگیرید. بعد اگر بخواهید نتیجهء تست رو با یک شخصیت نوعی ماهی که در اون متولد شدید مقایسه میکنه و به شما میگه که چقدر شبیه اون هستید. مال من که مطلقا شباهتی نداشت. ولی خوب با این یکدونه نتیجه نمیشه گرفت.
شنبه، شهریور ۱۷، ۱۳۸۶
تک و تنها خوب است
جمعه، تیر ۲۲، ۱۳۸۶
گماشته
من از فلسفهء این مدلهای برپایهء گماشته* هستند سر در نمییارم. حرف حسابشون مثلا این است که از آنجایی که محلهء سیاهان و سفیدها در شهرها از هم جداست و مخلوط آب رو روغن هم از هم جدا هستند پس دینامیک حاکم بر اتمهای آب و روغن و سیاهان سفیدان یکی است.
*agent based model
چهارشنبه، تیر ۱۳، ۱۳۸۶
عدم توصعه در توصعه
من الان در کنفرانس هستم که در یک ناحیه توسعه نیافته در یک کشور توصعه یافته برگزار شده. تجربهء جالبی است از خیلی جنبههای مختلف. اولین چیزی که خودش رو نشون میده اینه که توصعه نیافته بودن در یک کشور توصعهیافته هزار بار بدتر از توصعهنیافته بودن در یک کشور توصعه نیافته است. بدیهای هر دو را دارد و هیچکدام از خوبیهای هیچیک را ندارد.
دوشنبه، اردیبهشت ۲۴، ۱۳۸۶
هاوکینگ
شنیدهایم که استفان هاوکینگ قرار است به ایران بیایید. این سفر یک خاصیت خیلی کوچک اما خیلی مهم دارد.
اغلب که میخواهید یک استاد غیر ایرانی را به عنوان مهمان خارجی دعوت کنید، به فرض اینکه پول و همه چیزش هم فراهم باشد، خود مهمان ممکن است جا بزند. یا به عبارت دیگر بترسد که به ایران بیاید. بالاخره اینجا یک سرزمین شیطانی پر از تروریست و لولو و اینجور چیزهاست.
اما اگر هاوکینگ به اینجا بیاید، بعدها در پاسخ به ابراز نگرانی این استادانِ ترسو میتوانید بگویید که:
''هی! هاوکینگ افلیج هم تونست بیاید اینجا و سالم برگردد. تو دیگه از اون هم کمتری؟''
اغلب که میخواهید یک استاد غیر ایرانی را به عنوان مهمان خارجی دعوت کنید، به فرض اینکه پول و همه چیزش هم فراهم باشد، خود مهمان ممکن است جا بزند. یا به عبارت دیگر بترسد که به ایران بیاید. بالاخره اینجا یک سرزمین شیطانی پر از تروریست و لولو و اینجور چیزهاست.
اما اگر هاوکینگ به اینجا بیاید، بعدها در پاسخ به ابراز نگرانی این استادانِ ترسو میتوانید بگویید که:
''هی! هاوکینگ افلیج هم تونست بیاید اینجا و سالم برگردد. تو دیگه از اون هم کمتری؟''
چهارشنبه، فروردین ۱۵، ۱۳۸۶
پس ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد کو؟
یک مطلبی خوندم در هموردا راجع به ابرنواخترهای تاریخی . گفته که با اینکه دوتا از این ابرنواخترهای مشهور در دو نقطهء اوج تمدن ما اتفاق افتادهاند، کسی آنها را گزارش نکرده است.
در کامنتها یک لینک بود یک فهرست از ابرنواخترهای تاریخی.
نگاهی به این فهرست انداختم و اما هرچه گشتم ابر نو اختری که در حدود سال پانصد و هفتاد میلادی اتفاق افتاده باشد نیافتم. بریم یک پتیشن پر کنیم و امضاء کنیم؟
در کامنتها یک لینک بود یک فهرست از ابرنواخترهای تاریخی.
نگاهی به این فهرست انداختم و اما هرچه گشتم ابر نو اختری که در حدود سال پانصد و هفتاد میلادی اتفاق افتاده باشد نیافتم. بریم یک پتیشن پر کنیم و امضاء کنیم؟
چهارشنبه، اسفند ۰۲، ۱۳۸۵
شنبه، دی ۱۶، ۱۳۸۵
سهشنبه، آبان ۲۳، ۱۳۸۵
فشار در مرکزِ زمین
امروز بحث داغی بین علما در گرفته بود، بین آنهایی که میگفتند فشار در مرکزِ زمین صفر است چون جاذبهای وجود ندارد و آنهایی که میگفتند فشار در مرکزِ زمین زیاد است. بامزهترین استدلال را هم امیراسمائیل کرد که نتیجه میداد که فشار در شعاعی غیر از سطح و مرکز بیشینه است! من دیگر چیزی نمیگویم. بهتر است برویدو از خودش بپرسید.
من در گروه دوم بودم. نظر شما چیه و به چه دلیل؟
من در گروه دوم بودم. نظر شما چیه و به چه دلیل؟
شنبه، آبان ۲۰، ۱۳۸۵
دوتا دختر، شیش تا پسر
در دورهء دکتری هفت همکلاسی داشتم، دو دختر و پنج پسر که تقریبا همه در یک سطح بودند. از این گروه هشتایی، یکی از دخترها یک مقاله نیچر چاپ کرده است، آن دختر دیگر هم گویا قرار است به زودی یکی در نیچر چاپ کند. اما آنطور که پیداست، از میان پسرها، نه من و نه هیچکس دیگری، امیدی به چاپ مقاله در نیچر در آینده نزدیک ندارند.
اشتراک در:
پستها (Atom)