مدتهاست که در فکر نوشتن یک داستان بلند هستم. شیوههای مختلفی هم برای اینکار وجود دارد. مثلا اینکه بنشینی و ظرف سه ماه قال قضیه رو بکنی. در این مدت هم با هیچکس از داستانت حرف نزنی و تنها بعد از اینکه کارت کامل شد، آنرا رو کنی. این شیوهای است که خیلی از نویسندههای حرفهای از آن پیروی میکنند.
اما یک مدل دیگر هم میشود کار را انجام داد. آنهم اینست که داستان در قسمتهای کوتاه نوشته شود. هر وقت که یک قسمت به پایان رسید، در این وبلاگ منتشر بشود. و بعد برویم سر نوشتن قسمت بعد.
هنوز مطمئن نیستم که کدام شیوه مناسبتر است (نظر شما چیست؟).
به هرحال، یک قسمت را نوشتهام و در همین وبلاگ گذاشتهام. الان هم دارم به قسمت بعدی فکر میکنم.
من تصویری کلی از دنیایی که این داستان اتفاق میافتد را در ذهن دارم. شاید به نوعی شروعی و پایانی هم برایش تصور کرده باشم. و همینطور چند اتفاقی را که دوست دارم در داخلش جای بدهم. اما هیچکدام هنوز متبلور نشدهاند و همه قابل تغییر هستند...
۲ نظر:
به نظر من روش دوم بهتره... ممکنه در نظرات بقیه ایده های بهتری برای ادامه ی داستان وجود داشته باشه.
در مورد روش هنوز وقت هست واسه فکر کردن- بخش اول که خیلی خوب بود من تا آخرش رو با اشتها خوندم هرقدر هم که مبهم بود کشش خوبی داشت:)
ارسال یک نظر