آخرین کامپیوتر رو هم جابهجا کردی. خسته و کوفته به اتاقت میری تا دو دقیقه روی صندلی بشینی. دیگه نمیشه سر پا وایستاد. زانوهات در میکنه از بس که پلههای این دانشگاه هزار پله رو بالا و پایین رفتی. برای اینکه بیکار هم نباشی صندلیت رو میکشی طرف کامپیوترت و این سیستم اتوماسیون مسخره رو میاری تا ببینی چه نامههایی در دو هفته گذشته اومده.
یک نامه رو باز میکنی. بهت اخطار دادند که حواست باشه. در ترم گذشته سه و شصت و چهار صدم واحد کمتر از میزان موظفت که چهارده واحد باشه کار کردی. حال نداری عصبانی بشی. حال نداری ریپلای تو آل کنی. حال نداری هیچ کاری بکنی. بر میگردی عقب. به صندلیت تکیه میدی و چشمهات رو میبندی.
۲ نظر:
-انگشت به دهان با چشمهایی گشاد-: اون چارصدم را چه شکلی حساب کردهاند؟
:))!!شما به اعصابتون مسلط باشید!
ارسال یک نظر