یکشنبه، اسفند ۲۷، ۱۳۸۵

سال نو مبارک

یک سال دیگه هم گذشت. و یک تعطیلات دو هفته‌ای منتظر من هست. مثل همیشه کلی کار قراره بکنم. کلی کتاب بخونم. داستان بلند بنویسم. عکس بگیرم، فیلم نگاه کنم و هزار و یک کار دیگه. اما فکر کنم امسال هم مثل هر سال دیگه، به خوردن و خوابیدن بگذرد. و البته عجب لذتی دارد این خوردن و خوابیدن!
توضیح عکس: چند سال پیش که می‌خواستم از یک مشت گندم سبزه سبز کنم. نتیجه این شد.

۵ نظر:

ناشناس گفت...

این مشت گندم که در آستانه ی سبز شدن هستند مثل جامعه می ماند...گاهی یک نفر وجود دارد که قد علم می کند و رشد اجتماعی،فکری، و فرهنگی بیشتری دارد...در حالی که بقیه هنوز سر از خواب بر نداشته اند!

ناشناس گفت...

واقعا تبریک میگم به خاطر این استعداد عجیبی که در کشت و کار دارین

ناشناس گفت...

احتمالا بقيه گندمها نقش تقويت كننده روحيه را براي اون يه دونه گندمه بازي مي كردند.خسته نباشند.همچنين شما(خسته نباشيد.)فكر مي كنم نمي شد به قرينه حذف كنم.آخه فعلها يكي نبود!:-P

Sima گفت...

سال نو مبارک. نمی دونستم پینوکیو هم گندم سبز می کنه!

ناشناس گفت...

حقیقتاً عکس های با دیافراگم باز رو دوست دارم. عکسی که گرفتید بسیار زیباست!