پنجشنبه، آبان ۲۵، ۱۳۸۵

وفای به کفش

چهار سالِ پیش بود که بعد از زیر و رو کردنِ تمامِ کفش فروشیهایِ شهر، این کفشهایی که به پا دارم را خریدم. هر از چندگاهی، به رنگ و رویِ رفتهء کفشهایِ کهنه‌ام نگاهی می‌اندازم و تصمیم می‌گیرم که یک جفت کفش نو بگیرم. هربار، به چند مغازه‌ای سر می‌زنم، چند کفشی را می‌بینم، بعد هم نگاهی به کفشانی که به پا دارم می‌ندازم و لبخندی می‌زنم و به خودم می‌گویم که هنوز هم آنچه که به پا دارم بهتر است. بعد هم به راه خود می‌روم، تا روزی که جایگزینی مناسب پیدا کنم یا اینکه انگشت شصت پایم از کفشم بیرون بزند.
مطلب مرتبط: کفشها و آدمها، با تشکر از دوس جون.

۴ نظر:

ناشناس گفت...

تیترِ پست به دلم نشست..نمیدونم چرا

ناشناس گفت...

about the title: is that kafsh or kafesh or kafash?

I had the same but they worked only 3 months.

ناشناس گفت...

http://neynavaa.blogfa.com/این جا هم یه مطلب در مورد رابطه ی آدم ها با کفش هاشون نوشته که شاید براتون جالب باشه!

ناشناس گفت...

http://neynavaa.blogfa.com/این جا هم یه مطلب در مورد رابطه ی آدم ها با کفش هاشون نوشته که شاید براتون جالب باشه!