در آتن نسبت جمعیت زنان به مردان کم بود. به این علت که خانوادهها علاقهای به پرورش فرزند دختر نداشتند. حتی خانوادههای ثروتمند حداکثر یک فرزند دختر پرورش میدادند. با توجه به این موضوع، عجیب نیست که مردان آتنی نسبت به هم تمایل داشتند. از سر ناچاری بوده. سقراط بیچاره هم در این بلاد بیزن خیلی شاهکار کرده بود که توانسته بود زنی پیدا کند که از او فیلسوف بسازد.
در آتن زنها از حقوق درست و حسابی برخوردار نبودند. اموال مردان بودند، پدر یا شوهر فرقی نمیکرد. حق کار و تحصیل نداشتند. لباسهای خیلی پوشیده بر تن میکردنند که چیزی در حدود چادر روبند بود.
اما در اسپارت این موضوع از هر لحاظ برعکس بود. زنان نسبت بیشتری از جمعیت را داشتند. زیرا که در آنجا زندگی برای مردان سخت بود و در جنگ و تمرینات نظامی کشته میشدند.
زنان اسپارتی مجبور بودند که در غیاب شوهران جنگجویشان کار کنند و عهدهدار همهء امور باشند. برای همین اجازهء کار داشتند. میتوانستند تحصیل کنند، شخصیتی مستقل از مردشان داشته باشند و آنگونه که دوست داشتند لباس بپوشند.
۷ نظر:
ما چگونه موجوداتی هستیم؟ فیلسوفان آتنی یا جنگجویان اسپارتی یا ...؟
مردهای آتنی اگه خیلی فیلسوف بودند چرا به فکرشون نرسید که زن ها از بزرگ شدن دختر بچه ها به وجود میان. اگه در این حد می فهمیدن دیگه مجبور نبودن از سر ناچاری به هم تمایل پیدا کنن!!!
یک- من تصاویر و مجسمههایی که از زنانِ یونان باستان دیدهام پوشیده نبودهاند.
دو- آیا تحصیل در اسپارتا وجود داشته است؟ تا جایی که خواندهام حتی آتنیها هم اسپارتاها را وحشی و نامتمدن فرض میکردند. در آن زمان تحصیل و مدرسه در کجاها وجود داشته است؟
سه- در آتن بردهداری آزاد بوده است. آیا کنیزکانی در آتن وجود نداشتهاند؟ آیا سقراط فیلسوفی بود که زن گرفت یا یونانیای سر به هوا که زن گرفت و فیلسوف شد.
چهار-... یا نپوشند که این هم در گویا در یونان سنت شکنی نبوده است
اولا پینوکیو جان این اطلاعات رو از کدوم منبع اوردی؟
ثانیا خودت فیلسوفی یا جنگجو؟
ثالثا چه نتیجه ای می خواستی بگیری؟
قاسم،
یک- آنها آتنی نبودند.
دو- بالاخره خواندن و نوشتن که باید میدانستند. احتمالاً یک سری مشاغل هم داشتند که نیاز به آموزش داشته باشند.
سه- نمیدانم
چهار- نفهمیدم؟
فاخته،
اولاً- جامعه شناسی، نوشتهء استارک.
دوماً- منصرف شدم :D
گویا نويسنده پذيرفته است که اين مردان هستند که از زنان موجوداتی فعال يا منفعل می سازند اما حقيقت طبق يکی از آموزه های عرفانی در مبحثی به نام "تأنيث خلّاق"يا creative feminine
این است که تأنيث بر خلاف "انفعال" که در مقابل "فعل" قرار میگیرد، در مقابل تذکير نيست بلکه تأنيث شامل و جامع دو ساحت منفعلانه و فعالانه است حال آنکه تذکير فقط یکی از آن دو جنبه(منفعلانه) را داراست. اما اين سوال همچنان ذهن را مشغول ميکند که آیا زن به جايگاه واقعی خود دست پيدا کرده است؟
ارسال یک نظر