شنبه، شهریور ۲۵، ۱۳۸۵

یک سامورایی واقعی

همیشه فکر می‌کردم که یک مرد سی ساله خیلی مرد است. اما الان که به خودم که نگاه می‌کنم، جز صورتی سنگی که مانند یک سامورایی واقعی است، می‌بینم که همان پسربچهء همیشگی هستم، همانی که می‌خواهد مشکلات عالم را حل کند و دنیا را به حداکثر سه پارامتر آزاد کاهش دهد. در حالیکه در حل مشکلی که حتی نخستینها آنرا به راحتی حل می‌کردند درمانده است.
بروم و یک دست کت و شلوار بخرم تا از فردا با آن به سرکار بیایم. بلکه شاید احساس کردم که سی سال دارم و باید سی ساله باشم.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

آخه چرا بايد فرق كنيد؟!هوم؟ولي كت شلوار فكر كنم جواب بده;)يحتمل