چهارشنبه، مهر ۲۵، ۱۳۸۶

شِمر در سالن امام علی

امروز جشن فارغ التحصیلان بود و من هم به عنوان یک کف زن* دعوت شده بودم. مراسمی که باید دو نیم شروع می‌شد نزدیک سه شروع شد.
سخنرانی اول را نشستم. در زمان سخنرانی دوم به شدت تشنه شدم و به دنبال یک لیوان آب بیرون رفتم. آب سردکن به همراه چند لیوان یکبار مصرف بیرون بود. لیوانی پر آب کردم و به جایم برگشتم. لیوان آب به نصفه نرسیده بود که آقای محترمی آمدند و تذکر دادند که آوردن نوشیدنی به داخل سالن ممنوع می‌باشد. گفتم که تنها یک لیوان آب است. اما باز ایشان یادآوری نمودند که آب هم یک نوشیدنی است. لیوان را نشان دادم و گفتم که تنها یک جرعه در آن باقی مانده که آن هم الان نوشیده می‌شود. اما آن آقای محترم باز هم مخالفت نمودند و من تنها چاره را گذشتن از خیر سخنان رئیس، ترک مراسم با غیظ، بازگشت به اتاقم و صرف یک لیوان چای دیدم.
به خاطر ندارم که تا کنون در هیچ سالنی به خاطر همراه داشتن نوشیدنیها، حتی از نوع نوچ و رنگیش مانند چای شیرین و قهوه به بیرون راهنمایی شده باشم.

* کسی که به مراسم دعوت می‌شود تا کف بزند.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

خوب لیوان آب را به آن آقای محترم می دادید و می گفتید حالا که من نوشیدنی ندارم ترجیح می دهم به سخنرانی گوش بدهم، شما هم چون لیوان آب همراه دارید باید از سالن خارج شوید، چون همراه داشتن نوشیدنی ممنوع است!

ناشناس گفت...

اتفاقاً امروز تو سالن جهاد شریف دقیقاً همین تذکر به دو تا از ماده چگالیست های مملکت داده شد!

Qasem گفت...

یک- چرا قبول کردی که کف زن باشی. هر بلایی سرت در بی‌یاد حقت است. اگر آموزشی برایت داشت یا به سخنران آموزشی می‌دادی رفتن به آنجا درست بود

دو- من اگر بودم می‌گفتم: راستی! کی این حکم چرند را داده است. برو به پلیس صدوده یا حراست بگو بی‌یایند ایجا