جمعه، دی ۲۹، ۱۳۸۵

ناکامی و بی‌خوابی

من در یکجایی کار می‌کنم. و چند وقتی است که پیشنهاد یک کار جدید را دریافت کرده‌ام. هرکدام خوبیها و بدیهایی دارد که باعث می‌شود در مجموع به هم خیلی نزدیک باشند. اما مشکل اینجاست که چند وقتی برنامه روزانهء من این شده‌است:
صبح که دارم به سرِ کار می‌روم، تصمیم دارم که در کار فعلی بمانم و استدلالهای مربوطه را با خودم مرور می‌کنم. در طول روز کلی فکر می‌کنم و با دیگران مشورت می‌کنم. در پایان روز هنگامیکه به خانه می‌روم، تصمیم گرفته‌ام که کار جدید را قبول کنم و در راه استدلالهای اینطرفی را مرور می‌کنم. اما وقتی که سرم را برروی بالش می‌گذارم، با خودم می‌اندیشم که این چطور تصمیم‌گیری است که یک روز دوام نمی‌آورد. بنابراین نتیجه می‌گیرم که به اندازهء کافی روی موضوع فکر نکرده‌ام برای همین نمی‌توانم تصمیم قطعی را بگیرم. و این درست هنگامی است که دوباره شروع می‌کنم به فکر کردن. اینگونه است که چند وقتی می‌شود که درست و حسابی نخوابیده‌ام!
پی نوشت: از هرگونه راهنمایی استقبال می‌شود!

۲ نظر:

ناشناس گفت...

ساده ترین راه طی کردن یک مسیر معکوس است:

درست و حسابی بخوابید => کمتر فکر می کنید => راحت تر تصمیم قطعی می گیرید

این دقیقا همان کاری ست که اکثر مردم انجام می دهند!

ناشناس گفت...

من شما را راهنمایی می کنم: کار جدید را انتخاب کنید!!!